شهید ولـی الله عشــریه

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید ولـی الله عشــریه

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید ولـی الله عشــریه

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام ولی الله عشریه از شهدای دانش آموز شهرستان قائم شهر می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : حاجی بابا
تاریخ تولد : 1343/07/02
تاریخ شهادت : 1361/01/21
محل تولد : قائم شهر
گلزار شهدای سید ملال قائم شهر
نحوه شهادت : اصابت ترکش به بدن
محل شهادت : فکه - شرهانی
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید ولی الله عشیریه

شهید ولی الله عشیریهشهید ولی الله عشیریه

شهید ولی الله عشیریه

 

 

میثم میثم
۱۵ بهمن ۹۶ ، ۰۳:۲۲ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۰۳ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۳۰ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۰۳ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۱۹ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۰۳ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۰۴ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید ولی الله عشیریه


شهید ولی الله عشیریه

شهید ولی الله عشیریه

شهید ولی الله عشیریه

شهید ولی الله عشیریه

میثم میثم
۰۳ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۰۰ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

با توجه به اینکه شما دانش آموز هستید انگیزه ترک پایگاه مبارزه با جهل یا بیسوادی و قدم نهادن به مبارزه با صدام و صدامیان و کفر جهانی چه بود؟

البته سوال شما یک مقداری باید اصلاح بشه که رفتن به جبهه، آنجا مبارزه با جهل، بزرگترین درس در مدرسه است. میشود علوم مادی را آموخت اما همچنان که ملت ما شاهد و همه ما میدانیم جبهه جایگاهی مبارزه با نفس وقتی ایجاد بشود حتما مبارزات دیگر هم دنبالش خواهد بود. جبهه ما یک خصوصیات مهمی که دارد تنها جنگ نظامی نیست. عزیزان ما پیروز نمیشوند بجز به واسطه اینکه ارتباطات شان و دعا هاشان زیاد بشود و هر عملیاتی که ما میبینیم، هر موقع مسئولیت این عزیزان بیشتر شده، پیروزیشان مهمتر و لذا من این سوال را مقداری ناقص می بینم. در رابطه با ترک مدرسه; در سنگر مدرسه که پایگاه حزب الله برای یادگیری علوم فنی بمنظور کافی شدن نیروی متخصص در سراسر کشور است. اما در زمانیکه مملکت اسلامی ما مورد هجوم تمامی ابر قدرتهای متحد و باطل جهانی قرار گرفته، بنده به عقیده شخصی خودم صلاح ندیدم که در اینجا بنشینم و عزیزان اسلام در سنگرهای نمناک، در قله های سرد غرب جان ببازند و لذا تصمیم گرفتم برای یاری حسین زمان امام خمینی به جبهه ها بروم و این آمدنم را به هیچ وجه مقدار کمبود و نرسیدن به درسم را شکست نمیدانم بلکه باید افتخارکنم که خداوند چنین توفیقی را به بنده داد تا در این شرایط زمانی باشم و برای یاری حسین زمان عملی، انجام بدهم پس عراق  باید حکومتش سقوط کند و شما خدا را یاری کنید، ای ملت مظلوم خدا شما را یاری خواهد کرد و شما نیز با تکیه به قدرت خدا و رهبریهای امام عزیز و با استفاده از قانون خدا که همان قرآن باشد، قدرت همچین کاری را دارید.


خاطره

همسنگران شهید می گویند ما در یک شب به عملیات چریکی رفتیم و نیم های شب با موفقیت برگشتیم. همه ما خسته بودیم و پای ما زخم شد. میخواستیم چند لحظه ای استراحت کنیم و بخوابیم اما عشریه بما گفت برادران چقدر خوب است که حال، ما دعای توسل برقرار کنیم ما گفتیم خسته ایم، میخواهیم استراحت کنیم. گفت: باشد، شما استراحت کنید و خود رفت گوشه سنگری نشست و آنچنان صدای عاشقانه اش را بلند کرده بود که ما از جای خود حرکت داد و بسوی خود کشید و وقتی آن ندای عاشقانه اش را سر داده بود قلبهای ما را تکان می داد و بخدای ما نزدیک کرده بود. نماز شب او هرگز ترک نمیشد. عشریه میگفت: تا انتقام خون فرزین ها، اسکندری ها، خدادادی ها، و مفید ها، بابائیها را از صدامیان نگیرم آرام نخواهم نشست. آری در شب 21/1/1362 بود که در عملیات والفجر بار رمز یا الله و با قلب آرزو به شهادت و روحی عاشق و همزمان با همسنگرانش بسوی دشمن حمله ور شدند. در آن لحظه ای که دستور حمله را شنید آنقدر خوشحال شد که به دوستانش در همان شب میگفت: برادران عزیز امشب شب عروسی من هست، امشب می خواهم معامله ای با خدا ی خود بکنم. همرزمان از او سوال کردند: چه معامله ای؟ گفت: معامله شهادت. در آن لحظات حرکت، سرود قرآن را زیر لبان پاکش زمزمه و تا خط مقدم نوحه سرایی میکرد. همسنگرانش وقتی به چهره او نگاه میکردند مقام شهادت را در چهره او می دیدند.

میثم میثم
۲۵ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۲۱ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

جنایتکار شوروی که برادر امریکا می باشد بر این ملت مظلوم ما توطئه های فراوانی داشتند. آنها می پنداشتند که انقلاب ما یک حرکت تند گذری که در نهایت آنها باید باشد، اما آنچه که مشاهده شد بر خلاف نظر آنها بود. انقلاب اسلامی به عنوان تنها قدرت معنوی در مقابل ابر قدرت های جهان بود و آنها برای درهم کوبیدن این قطعه، مزدوران حلقه بگوش خود را مامور اجرای تفرقه بین ملت کردند.

اما به لطف خدا و به یاری امام زمان (عجل الله) اکنون دیگر خبری از آن گروهک ها نیست. اکنون امت ما از آن وابستگی ها رهایی یافت و این رهایی یافتن امکان پذیر نبود جز اینکه همگی حرف امام را شنیدند و به بندگی الهی امام جواب مثبت دادند. آنجا که امام رهبر است و آنجا که روح الله رهنماست هر گروه و دسته ای غیر از راه او، بر ضلالتند. وقتی امام رهبر باشد، امریکا و شوروی هیچ غلطی نمیتواند بکنند. وقتی خط امام مشخص باشد، تمامی گروه های مخالف از خط امام و منحرف از خط امام باطلند و هر انسانی و هر کسی که کوچکترین انحرافی از خط امام داشته باشد در کوی هدایت نیستند و اما خط امام چیست ؟ خط امام همان خط اسلام است. خط امام خط تعویض با شرق و غرب است. خط امام خط عدم قدرت طلبیست. امام که میگوید اگر مرا خدمتگذار بگوئید، راضیترم. انسانیکه در خط امام هست باید متعهد باشند، نکند شهدای ما بروند خون خود را هدیه کنند و افرادی غافل از آن باشند. من در اینجا مسئولیت شرعیه الهی خودم را به ملت عزیزم عرض میکنم که شهدا خون دادند اما قطره خونیکه از شهدا به زمین ریخته شده دِینی بر گردن شماست.

میثم میثم
۲۵ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۲۱ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

آنانیکه ایمان آوردند و از وطن خویش هجرت گزیدند و در راه خدا جهاد کردند با مال و جان خویش در نزد خدا ارزش عظیمی دارند براستی که اینان رستگارانند.(سوره توبه آیه 20)

ما و فرزندان مکتب توحید را از چه میترسانید ما از مرگ نمیترسیم از شهادت هراسی نداریم میخواهید آزمایش کنید کما اینکه کرده اید. (امام خمینی )

خدایا درود فرست بر محمد و آلش به حدی که که درودی باقی نماند و رحمت فرست بر محمد و آلش به حدی که دیگر رحمتی باقی نماند و برکت ده بر محمد و آلش بحدی که برکتی باقی نماند و سلام فرست بر محمد و آلش به حدی که سلامی باقی نماند. خدایا حجت زمانه مهدی موعود (عجل الله ) است که امام منتظر را حافظ باش و دریای بیکران رحمتت را توسط این منجی عالم بشریت بر شیعه مظلوم روان ساز. بار خدایا چه سخت است راه برآنکه تو رهنمایش نباشی و چه آسان است طریق هدایت برآنکه تو رهنمودش گردی الها، بار گناهانم کوهها را خرد میکند و عظمت عصیانم را کسی در عالم به خاطر ندارد ولی ای رب بزرگ چه کنم که دریای رحمت تو هر نامیدی را امیدوار میسازد اکنون آماده ام در جمع سربازان امام زمان (عجل الله) هرچند که قلب امام زمان از من ناراحت است ولی من همچون گناهکاران لجوج خود را در میان آنها جا زده ام تا بلکه بدین وسیله شامل رحمت تو شوم. خداوندا، تو را شکر که ما را در زمانی آفریدی که فرصت بازگشت به سوی تو بسیار است در زمانی ما را خلق نمودی نور اسلام درخشیدن آغاز نموده است و روزگاری که اهل حق در مقابل اهل باطل قرار گرفته اند و یزیدیان از حسینیان تشخیص داده می شوند امروز رهبر حق روح الله و جناح باطل شوروی و امریکا کسانیکه در این نبرد حق و باطل تردیدی بخود راه داده اند ضرر کرده اند و فردا پشیمان فریاد خواهند زد: «یا لیتنی کنت معکم » که ای کاش ما با اهل حق بودیم ولی آن زمان دیر است امروز در عصر نزدیک به ظهور امام زمان (عجل الله) هستیم صحنه آزمایش بزرگ در مملکت امام زمان ایجاد شده در این تجربه فدائیان در مقابل کفر و شرک و نفاق قرار گرفته اند و کسانی که در این بین بیطرفند فکر نکنند ما به هیچکس کاری نداریم و یک گوشه نشسته ایم فردای قیامت خداوند در پیشگاه تمامی شهدا از آنها سوال خواهد کرد که هان ای انسانها شکم پرست شما در مقابل این همه خون ریخته شده بر زمین سرد غرب و کربلای گرم جنوب چه کرده اید؟ چه خواهی فرمود آقای بیطرف به خدا سوگند گناه بیطرفان از گناه کفار بیشتر است چون بیطرفان حق را می بینند و یاری نمی کنند و حقاً بقول برادر شهید گرائیلی بیطرفان بیشرفند آیا در کلام خدا میشود شک کرد؟

در آنجا او به بندگانش وعده یاری و نصرت می دهد برای مومنان دیگر مسلم است که دین حق یعنی اسلام پیروز است در صحنه عمل هم می بینیم که اسلام حاکم بر ایران چگونه در مقابل تمامی کفر ایستاده و این چیزی نیست که بتوان از آن به سادگی گذر کرد در شب شوم حمله نظامی مستقیم امریکا چه نیروئی، نیروی شیطانی، شیطان بزرگ را در هم کوفت چه قدرتی است کودتاها همگی مثل  کاغذ نقش بر آب میکند چه عظمتی بر جبهه ها حاکم است که مملکت تازه انقلاب کرده در مقابل 33 کشور جهان بطور مستقیم می جنگد آیا این تفسیر این آیه نیست که : «کممن فئه کثیره باذن الله »چه بسا لشکرهای کم بر لشکرهای زیادی به اراده و اذن خدا پیروز شدند و بر طبق همین اصل است که امام عزیز می فرماید در این جنگ پیروزی با ماست و هیچ شکی در آن نیست این مبحث در رابطه با پیروزی قطعی اسلام است و حال بر سر مسائلی میرویم که موانع در راه حرکت تکامل الهی بوجود میاورد اما زندگیشان مثل زندگی کف آب بروی رود خروشان و غران است و سرانجام نابود خواهند شد. یکی از مسائل مطرح برای استعمار شرق و غرب اشاعه و پخش فرهنگ بی حجابی است انسانهای بی حجاب کسانی هستند که از درون تهی اند و برای از بین بردن این کمبود با نشان دادن ظاهر خود می خواهند این نقص خود را جبران کند ولی حقیقت امر این است و خواهان اجرای احکام اسلامی، لذا کسانی که این فطرت خدایی را زیر پا بگذارند فطرتاً ناراحت هستند. پس ای انسانها که احساس میکنید دنیا تنگ و زندان و پوچ و بی هدف است با فطرت الهی خود مراجعه کنید می بینید که این دنیا هدفی دارد و تمام در راه این مقصد گام برخواهید داشت و در آن صورت احساس خواهید کرد نوری جدیدی در زندگی تان درخشیدن گرفته است و میرسید به اینکه « الله نور السموات والارض » اما در مسئله برخورد با گروهها و سازمانها و افراد امت حزب الله بدانید کسانیکه کوچکترین تردیدی در رهبری امام به خود راه دهند از خط اسلام خارج شده و کسانیکه با روحانیت در خط امام خورده حسابی هم داشته باشد به او اعتماد نکنید البته در این بین فرصت طلبانی که خود را در خط اسلام جا زده اند باید شناسایی شوند زیرا خطر اینها بیشتر از دشمن است و ما در طول انقلاب بیشتر از این نفوذها ضربه خورده ایم لذا حزب الله هوشیار باش که کلاهیها و کشمیریها فراوانند .

برای آخرین سفارش به شما برادران و خواهران حزب الله این است امام را دعا کنید و این پیر جماران را بشناسید در او دقت کنید تا او را بیابید از خدا با تمام وجود سلامتی او را تا انقلاب مهدی (عجل الله) بخواهید خدا یاورتان باشد.  

---------------------------------------------

ولی الله عشریه در سال 1343 در روستائی به نام کردکلا از توابع شهرستان جویبار در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. ولی الله نوه مرحوم حجه الاسلام حاج میرزا حبیب الله عشریه - عالم بزرگ صاحب حوزه علمیه در شهرستان ساری - بود. ولی الله تا چهارم ابتدایی را در دبستان روستای خود و بعد از آن با مهاجرت خانواده اش از جویبار به قائم شهر، پنجم ابتدایی را در دبستان فرهنگ سابق به تحصیل پرداخت و تحصیلات را تا اخذ دیپلم ادامه داد. شهید عشریه با قرآن انس خاصی داشت. برای یادگیری و درک آیات الهی می کوشید. همیشه با وضو بود. نماز شبش ترک نمی شد. وقتی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید، ولی الله با دوستانش در مسجدالرسول قائم شهر شب و روز به پاسداری از انقلاب عظیم اسلامی می پرداختند. او در جمع برادران مبارز خط امام همچون شهید فرزاد بابائی در مسجدالرسول قائم شهر، نقشی فعال داشت و اسوه ای حسنه و چهره ای پاک در تمام سختیها با گشاده رویی به جنگ با مشکلات می پرداخت. در ادامه فعالیتهای اسلامی انقلابی اش در خط امام عزیز، با برادران متعهد و مقلد امام بزرگوار، انجمن اسلامی در مسجدالرسول و همچنین در دبیرستان خود ( دبیرستان رازی ) تشکیل داد تا با تشکیل آن نیروی مردمی را منسجم تر از پیش کند. او در تمام این موارد که براساس فرمان امام عزیز می بایست در صحنه بود، با هدف رضای خدا حضوری فعال داشت. شهید هیچ مقدار نیاز مالی را از خانواده درخواست نمیکرد و خود به تأمین آن می پرداخت و بیشتر درآمدش را صرف کمک به فقرا و تنگدستان میکرد.

شهید عشریه گرچه تمام وقتش صرف مبارزه و مناظره با گروهک ها و اندیشه ها و افکار منحرف می شد و تلاش زیادی در تنویر افکار داشت. برای همین بود که منافقان در برنامه خود نقشه ترور او را طرح کردند، ولی موفق به انجام آن نشدند. ولی الله با آن نیروی ایمانی که در دل و آن آگاهی که از رهنمودهای پیامبرانه رهبر عزیز حضرت روح الله در سر می پروراند، ترس برای او معنایی نداشت. ولی الله روحش را با این فعالیتها قانع نمی دید لذا شوق حضور در جبهه و خدمت در محفل خونین رزمندگان سبب شد با عزمی راسخ رو بسوی جبهه ها کرد تا در دفع شرّ صدامیان کافر سهمی داشته باشد. هر چه مادرش به او میگفت فرزندم تو در همین جبهه داخلی باش اینجا بشما بیشتر نیاز دارند پدرت پیرمرد است از دوریت ناراحتی میکند، شهید با بیان اینکه : مادر فعلاً مسئله، مسئله اسلام است. در شیرگاه به دوره های آموزشی نظا می رفت و در چالوس نیز آموزش نظامی دید و  افتخار حضور سه بار در جبهه های غرب کشور، باختران و گیلانغرب را یافت. در بین دوستان به عاشق شهادت معروف بود. برای آن خالصانه عبادت میکرد. در سومین اعزام خود در جبهه فکّه به محبوب خود پیوست و در تاریخ 20/6/1377 پیکر مطهرش که جزء یک پلاک و چند تکه استخوان بیشتر نبود به آغوش خانواده و ملت شهید پرور بازگشت.

میثم میثم
۲۵ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۲۰ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر